از خودم می ترسم
شنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۳۳ ق.ظ
از خودم می ترسم وقتی یاد این می افتم که اولین بار زیر قبه ی شش گوشه با این که میدونستم دعا مستجابه ، با اینکه بی حد و حصر شیفته ی ایشونم، اولین دعام ظهورشون نبود...
نه که یادم رفته باشه که ای کاش این طور بود!
خبر داشتم از کرده و نکرده هام.
از بدی هام و...
از بدی هام و ...
باز هم بدی هام!
شرمنده شدم ازشون که فرصت عاشقیم شد نشونه خودخواهیم و تنبلیم...
که اگه خودسازی داشتم به جای« اللهم اجعلنا من انصاره و اعوانه» باید میگفتم: اللهم عجل لولیک الفرج!
می بینی؟!
راسته که میگن :« اگر خورشید پشت ابر مانده تقصیر ابرها نیست شاید چشم های ما باران نخورده....»
۹۳/۰۸/۲۴